زهر است اعطای خلق هر چند که دوا باشد

حاجت ز کی میخواهی جایی که خدا باشد

Pages

۱۳۹۱ اسفند ۱, سه‌شنبه

معرفی بلخ باستان



تاریخ ولایت بلخ قبل از اسلام:ولایت بلخ یکی از قدیمی ترین ولایات جمهوری اسلامی افغانستان میباشد. که این سرزمین باستانی در متن های کهن بنام های: بخدی، بلیکا و باختر نیز یاد شده است، به اساس پژوهش های باستان شناسی در مناطق کوهستانی و کنار رودودریای بلخ آثار از قبیل آیینه برنجی، انگشتر، دست بند، اسلحه، قیزه اسب و نگین لاجوردین که مربوط به دوره ۲۰۰ الی ۹۰۰ قبل از میلاد  میباشد.یافت گردیده است.وهمچنان بلخ در ساحه وموقعیت  واقع شده است که به امتداد آن دریای آمو، یادائتانیک(دریای مقدس) جاری است  و ازخصوصیات بارزدیگر این سرزمین این بوده که درآن برای نخستین بار کاشتن دانه های غذایی و اهلی کردن جانواران مانند بز و گوسفند انجام یافته است.تاریخ مدون و حالت فزیکی بلخ باستان نشان میدهد که قبلا  بحیث یک شهر بزرگ از حدود ۵۰۰۰ سال قبل آغاز گردیده که در آن سلاله پیشدادیان اولیه نخستین سنگ بنای تمدن و دولت آریاییی را گذاشته است. از این سرزمین در متنهای بسیار کهن از جمله در سرودهای ریگ ویدا، اویستا، کتیبه های داریوش، کتیبه خشایار شاه، آثار مورخان قدیم یونانی و آثار کهن چین بخوبی ونیکی  یاد شده است. که بعضی از فرهنگها ورسوم ، عنعنات تاریخی بلخ در بخشهای کتاب اویستا نیزبچشم میخورد و یاد آوری شده است.بناً بلخ اولین پایتخت آریانای بزرگ بوده که مرکز تمدن  وکانون فرهنگی، تجارت و مذاهب ادیان نیز بشمار میآمده است.که بنیان گذار دولت پیشدادیان در بلخ جمشید یا یما نام داشته و پس از پیشدادیان کیانیان فرمانروای بلخ شدند و بنیانگذار این سلسله کیقباد (کواکوانا) نام وشهرت  داشته است.که آریاییها در حوزه بلخ در آغاز مظاهر طبیعت را پرستش میکردند و به رب النوعها باور داشتند از جمله رب النوع (آناهیتا) یا اله آب که از رب النوعهای بسیار کهن بلخی است وتاکنون ازاین رب النوعها مجسمه های زیادی بدست آمده که گواهی میدهد  از دوره های پیش از تاریخ است که در ولایت بلخ کشف شده است.این مجسمه ها که از گل پخته ساخته شده و همه به سیمای زن نیمه برهنه اند از ویرانه های شهر بانو از ۱۸ کیلو متری و شمال ولسوالی خلم ولایت بلخ بدست آمده است. 


همچنان مهر یا مترا نیز از رب النوع های بسیار کهن مورد پرستش در بلخ بوده که انرا خدای آفتاب میپنداشتند. آیین مهر بعد ها بتدریج از بلخ به کشورهای دیگر آسیایی و اروپای توسعه یافت و حتی در سال ۶۶ میلادی، نرون امپراتور روم با این دین گرایید و امپراتوران روم در مناطق مختلف معابدی بنام مهربنا نهادند.در سالهای ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ قبل از میلاد نخسین دوران ادبی در بلخ گذشته است و شاعران که همه زن بودند دست به آفرینش های ادبی زده اند.پس از کیانیان اسپه ها در بلخ فرمانروا شدند لهر اسپ نخستین شاه اسپه است که حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد این سلسله را در بلخ بنیان گذاشت زردشت پیامبر بلخی در زمان فرمانروای شاهان اسپه ظهور کرد و دین زردشتی و کتاب مذهبی اویستا را بمردم عرضه داشت دولت اسپه ها در بلخ بالشکر کشیهای دولت آشوری در حوالی ۱۰۰۰ سال قبل از میلاد سقوط کرد.سرزمین بلخ در بین سالهای ۵۵۰ تا ۳۳۰ قبل از میلاد تحت قیمومیت پادشاهی هخامنشیان درآمد که در آن زمان والیهای که از طرف شاهنشاه مقرر میشدند بیشتر از خویشاوندان و نزدیکان او میبودند.در اواخر این دوره یک تن از حاکمان بلخ بنام بسوس در سال ۳۳۰ قبل از میلاد در بلخ اعلان سلطنت کرد. و در سال ۳۲۹ قبل از میلاد اسکندر مقدونی به بلخ یورش آورد و این شهر را درقلمرو خود داخل نمود. اسکندر مقدونی در سال ۳۲۷ قبل از میلاد با رخشانه (رکسایانا) دختر یک تن از بزرگان بلخ ازدواج نمود. و خود به هندوستان رفت.و بلخ زیر تسلط حکمرانان یونانی همچنان باقی ماند.در حوالی ۲۵۰ قبل از میلاد یک تن از حکمرانان یونانی بلخ بنام دیودوت اعلان استقلال کرد و دولت مقتدر یونانی باختری را در بلخ بنیان گذاشت. همزمان با دولت یونانی باختری در بلخ در همسایگی و غرب بلخ شخصی بنام ارشک یا اشک بلخی دولت مستقل اشکانیان بلخی را بوجود آورد بقایا و بناهای آثار تاریخی و سکه های دوره های باختری و اشکانیان در بلخ کشف شده است.که موئید پیشینه تاریخی آن است.در حوالی سال ۷۰ قبل از میلاد کوشانیان با تلاشهای زیاد در بلخ بقدرت رسیدند از آنزمان به بعد گاهی جزئی از قلمرو کوشانیان و زمانی هم  بخش از قلمرو کوشانیان بشمارمیرفته است. و دین بودایی از همین دوره در بلخ در کنار دین زردشتی گسترش یافت و معابد بودایی در کنار معابد زردشتی در بلخ فعالیت داشتند که بزرگترین این معابد معبد زردشتی- بودایی معبد نوبهار بلخ بود که خرابه های ان هنوز در جنوب این شهر باقی است.الکساندرپل هیستور در حدود سالهای ۶۰ تا ۸۰ قبل از میلاد و هیون توسانگ زایر و سیاح چینایی در سال ۶۳۰ میلادی از این معابد دیدن کرده اند که مسائل زیادی ازرسومات ، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… برشمرده اند. زبان مردم بلخ در آغاز زبان اویستایی بوده که از دوره های شاهان باختری و اشکانیان به بعد زبان مردم بلخ به زبان پارتی متحول شده است. و از عهد کوشانیان به بعد این زبان با آمیزش چندین زبان دیگر آریایی بزبان فارسی دری تغیر میکند ومتحول میگردد. که تا امروز در بلخ مردم با این زبان حرف میزنند ویکی ازبانهای رسمی درادارات حکومتی  ومجامع علمی ، فرهنگی و… محسوب میگردد. وبزرگترین آثار بجا مانده درتاریخ بلخ مزین باین زبان است.بلخ در مسیر شاهراه معروف ابرشیم قرار داشته و مرکز تجارت جهانی در آن روزگار و نیز محل تلاقی فرهنگ های گوناگون بوده که هنر گریکو بودیک بلخ یکی از مظاهر آن است.

تاریخ بلخ بعد از ظهور اسلام :

بعد از ظهور اسلام نخستین بار نیروهای عرب به فرماندهی احنف ابن قیس تمیمی به بلخ راه یافتند و از آن به بعد بلخ جزئی از قلمرو اسلامی شد و در عهد اسلامی نیز بلخ جایگاه تاریخی خود را حفظ کرد و دانشمندان، نویسنده گان، شاعران و عارفان بیشماری را تقدیم جهان بشریت نموده است.در دوره امویان ۶۶۰ – ۷۴۹ میلادی شورشهای در برابر دولت اموی بلخ روی داد که هر بار با لشکر کشی عرب ها فرونشانده میشد یک تن از قهرمانان ملی بلخ در این دوره ابومسلم خرسانی است که در شهر سرپل کنونی تولد شده است. او در اوان جوانی برای برچیدن بساط ظلم عربهای اموی به مبارزه آغاز کرد و بالاخره بلخ و شهر های دیگر خراسان را یکی پی دیگر آزاد نمود و سرانجام دمشق مرکز امویان را به تصرف خود دراورد و به تاریخ ۲۸ نوامبر ۷۴۹ میلادی امویان را سقوط داد و خانواده عباسیان را به خلافت برنشاند و خود والی خرسان شد و در دوران عباسیان خانواده برمکیان در دستگاه خلافت اسلامی نفوذ زیاد پیدا کردند این خانواده در گسترش دانشهای انسانی و فرهنگ بشری آریائی خدمات زیادی را انجام داده اند ولی عباسیان هم ابو مسلم خراسانی و هم خانواده برمکیان را از بین بردند.در سال ۸۲۲ میلادی محمد طاهر پوشنکی در هرات استقلال خراسان را اعلام کرد و از دوره طاهریان تا دوره سامانیان در بلخ فرمانروایان محلی بنام آل داود حکومت میکردند و شهر بلخ درسال ۸۸۹ میلادی جزئی قلمرو سامانیان شد.سامانیان هم از مردم بلخ بود. که بخارا را به عنوان پایتخت حکومت خود انتخاب کردند و درهمین زمان بلخ از نگاه فرهنگی و تعلیم و تربیه ترقیهای زیادی نموده است. که شاعران و نویسنده گان و دانشمندان زیاد چون ابوشکور بلخی، رابعه بلخی، شهید بلخی و ابن سینای بلخی و… از آن جمله بحساب میآیند.وبلخ در این دوره شهری بود با هفت دروازه و یکی از گذرگاه های کاروان های تجارتی شرق و غرب به حساب میامد مساحت شهر ۳*۳ میل مربع و ۳۷ شهر کوچک دراطراف آن وجود داشته است.وبلخ از اوایل سده ۱۱ میلادی تا آواخر دهه مذکور جزئی دولت غزنوی و از سال ۱۰۵۹ – ۱۲۲۱ میلادی جز دولت سلجوقیان، غوریان و خوارزمشاهیان بوده است. در دوره سلجوقیان حادثه معروف حمله غزها در بلخ روی داده که شهر بلخ در اثر آن به ویرانه مبدل شد و مولانا جلال الدین محمد بلخی با خانواده اش در سال ۱۲۰۷ میلادی  شهر بلخ را ترک و به طرف قونیه( یکی از شهر های معروف ترکیه) مهاجر شدند.وشهر بلخ در سال ۱۲۲۱ میلادی به تسلط جنگیز خان درآمد او شهر را منهدم و مردم بلخ را قتل عام نمود بعداً بلخ مدتها در کشاکش میان دولتهای ایلخانی چغتایی و ملوک کرت قرار داشت و بالاخره امیر تیمور به بلخ لشکر کشید و قلعه معروف هندوان را به خاک یکسان کرد. و در این شهر اعلان پادشاهی نمود. در سال ۱۴۸۰ میلادی مطابق سده ۱۵ میلادی  در دهکده خیران مرقد حضرت علی (ع) مجدداً کشف شد. این آرامگاه قبل از حمله چنگیز خان نیز در زمان سلجوقیان موجود بوده، و سلطان حسین تیموری در اطراف مرقد مذکور تهداب شهری را گذاشت که امروز بنام مزار شریف یاد میشود و فعلاً مرکز ولایت بلخ است.وبعد از تیموریان حدود ۲۰۰ سال بلخ جزئی قلمرو شیبانیان و اشترخانیان بود در زمان احمد شاه بابا بلخ جزئی دولت او شد و پس از سال ۱۸۰۱ -۱۸۳۶ میلادی بلخ توسط یک حاکم محلی اداره میشد و حکومت خود مختار داشت. از آن زمان بلخ به حیث یکی از ولایت های عمده افغانستان نقش کلیدی خودرا در تمام تحولات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کشور بازی نموده است.وشاه امان الله خان (۱۹۱۹-۱۹۲۹ میلادی) رسماً نام مزار شریف را بالای مرکز ولایت بلخ نهاد، و ولایت بلخ که منحیث مرکز زون شمال افغانستان یاد میشود از اهمیت زیادی برخوردار است. ولایت بلخ که در زمان پادشاهی امیر حبیب الله خان کلکانی در سالهای ۱۹۲۹ میلادی مورد تجاوز نیروی های شوروی وقت قرار میگیرد و با مقاومت مردم شهر مزار شریف، خلم و سمنگان مواجه میشود و دوباره عقب نیشینی میکند.در زمان پادشاهی محمد نادر شاه درسالهای (۱۹۲۹-۱۹۳۳ میلادی) قیام مهاجرین شوروی در شمال افغانستان توسط نیروی های دولتی فرو نشانده میشود.ودر زمان پادشاهی محمد ظاهر شاه (بابای ملت) درسالهای (۱۹۳۳-۱۹۷۳ میلادی) نقشه جدیدی شهر مزار شریف تطبیق و از همین دوره به بعد شهر مزار شریف بعد از کابل، قندهار و هرات چهارمین شهر بزرگ مهم افغانستان به حساب میرود.در ولایت بلخ ، امروز چندین تاسیسات بزرگ صنعتی، علمی، فرهنگی و تجارتی مشغول فعالیت میباشند.و همچنان بلخ در سالهای جهاد ومقاومت علیه حاکمیت طالبان یکی از مراکز عمده مبارزات آزادی خواهانه ویکی  از نقاط مهم و کلیدی افغانستان درسالهای(۱۹۷۸-۱۹۹۲ میلادی)محسوب میشود.ولایت بلخ نقش کلیدی را در پیروزی مجاهدین و سقوط حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱ میلادی داشت و همچنان قابل تذکر است که ولایت بلخ با داشتن مجاهدین با شهامت و فعال توانستند در مقابل نیروهای تجاوزگر شوروی بجنگند که درزمینه تاریخ افغانستان ومردم آن هیچگاه آنرا فراموش نخواهد کرد و جایگاهی خاصی را برایش قائل هستند.

موقیعت، جغرافیا، اقلیم و ساحه مربوطه

موقعیت:بلخ یکی از جمله پنج ولایت شمال افغانستان میباشد که در بین عرض البلد ۲۹ درجه و ۳۱ دقیقه  و ۳۸ درجه و ۳۱ دقیقه و طول البلد ۶۸ درجه و ۲۸ دقیقه و ۷۴ درجه و ۵۲ دقیقه قرار دارد.ولایت بلخ از طرف شمال با کشورهای ازبکستان و تاجکستان، از طرف شرق به ولایت کندز و سمنگان، از طرف غرب به ولایت جوزجان و از طرف جنوب به ولایت سرپل سرحد مشترک دارد.مزار شریف مرکز ولایت بلخ بوده که در نطقه مرکزی ولایت قرار دارد.

 اوضاع جغرافیایی و ساحه مربوطه اراضی ولایت بلخ ۱۶،۸۴۰ کیلو مترمربع بوده که دارای ۱۴ ولسوالی میباشد که ساحه اراضی هر ولسوالی ولایت بلخ با فیصدی در چوکات پایین نشان داده شده است:

شماره
اسم شهر و ولسوالی
اراضی مربوطه
مجموع فیصدی اراضی مربوطه
۱
بلخ
۴۸۱ کیلو مترمربع
۲٫۹ فیصد
۲
چهار بولک
۵۱۱ کیلو مترمربع
۳٫۰ فیصد
۳
چهار کنت
۱،۴۴۵ کیلو مترمربع
۸٫۶ فیصد
۴
چمتال
۱،۷۳۳ کیلو مترمربع
۱۰٫۳ فیصد
۵
دولت آباد
۸۶۴ کیلو مترمربع
۵٫۱ فیصد
۶
دهدادی
۲۳۳ کیلو مترمربع
۱٫۴ فیصد
۷
کلدار
۷۰۸ کیلو مترمربع
۴٫۲ فیصد
۸
کشنده
۱،۸۰۲ کیلو مترمربع
۱۰٫۷ فیصد
۹
خلم
۴،۱۹۷ کیلو مترمربع
۲۴٫۹ فیصد
۱۰
مارمل
۳۹۰ کیلو مترمربع
۲٫۳ فیصد
۱۱
مزارشریف
۴۸ کیلو مترمربع
۰٫۳ فیصد
۱۲
نهر شاهی
۱،۳۸۱ کیلو مترمربع
۸٫۲ فیصد
۱۳
شولگره
۱،۶۶۳ کیلو مترمربع
۹٫۹ فیصد
۱۴
شورتیپه
۱،۳۸۴ کیلو مترمربع
۸٫۲ فیصد
۱۵
زاری ( ولسوالی جدید است. که اراضی مربوط آن جمع کشنده میباشد)


مجموعه اراضی ولایت بلخ
۱۶،۸۴۰ کیلو مترمربع
۱۰۰ فیصد

 ولسوالی خلم دارای اراضی بیشتر در سطح ولایت بلخ میباشد که تقریباً نماینده گی از اراضی یک ربع ولایت را میکند در قدم دوم ولسوالی کشنده دارای اراضی بیشتر ۱۰٫۷ فیصد میباشد اما در این اواخر بعضی از قریه جات آن شامل ولسوالی زاری شده است. چمتال از جمله سومین ولسوالی که دارای اراضی بیشتر ۱۰٫۳ فیصد تمام ولایت را دارا میباشد.در شمال این ولایت دو ولسوالی که عبارت اند از ولسوالیهای کلدار و شورتیپه میباشد قرار دارد که مجموع اراضی این دو ولسوالی تخمیناً ۱۲٫۴ فیصد  که ۸/۱ ساحه این ولایت را تشکیل میدهد که بیشترین ساحه این دو ولسوالی را تپه های ریگی و ریگزار تشکیل میدهد. ساحات شمالی این ولایت را که عبارت از قسمتی ولسوالی نهر شاهی و دولت آباد میباشد از تپه های ریگی و ریگزار انبار میباشد.در قسمت جنوب این ولایت ولسوالی کشنده، شولگره و چهارکنت قرار دارد که این سه ولسوالی مجموعاً ساحه ۳۰٫۹ فیصد ولایت را تشکیل میدهند. اراضی بیشتر این ولسوالیها هموار و قسمت دیگر آن ساحه تپه یی (مایل) بوده که ازآب باران بخاطر زراعت از آن استفاده میکنند.درقسمت جنوب این ولایت کوهای بزرگ هندوکش قرار دارد که بلند ترین ارتفاع این کوه ها در جان بلوق به ۲۵۰۰ متر از سطح بحر میرسد.

در قسمت شرق این ولایت ولسوالی خلم موقعیت دارد که قسمت شمالی این ولسوالی نیز تپه های ریگی و ریگزار میباشد و اراضی هموار در قسمت جنوب این ولسوالی قرار دارد. قسمت مرکزی ولسوالی خلم ساحه زراعتی بوده که منبع آب این زمینها از آب شدن برف ها در بهار میباشد.

در قسمت غربی این ولایت ولسوالیهای دولت آباد، چهاربولک و چمتال قرار دارد مجموع اراضی این سه ولسوالیها ۱۸٫۴ فیصد اراضی ولایت بلخ را تشکیل میدهد. اراضی ولسوالیهای متذکره بیشتراً زراعتی بوده که منبع آب این زمینها از آب شدن برف ها در بهار میباشد.

قسمت مرکزی این ولایت را ولسوالیهای دهدادی، بلخ و مارمل تشکیل میدهد. ولسوالیهای متذکره بیشتراً زراعتی بوده که منبع آب  زمینهای این ولسوالیها از آب شدن برف ها در بهار میباشد.همچنان قسمت مرکزی این ولایت  را شهر مزار شریف که بیشتر زمین ها برای منازل رهایشی و فعالیتهای غیر زراعتی استفاده میگردد.

منابع استفاده اراضی این ولایت را در نقشه های اداره سیستم معلوماتی افغانستان یا (AIMS) میتوان مشاهده کرد. که این نقشه توسط ستلایت در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۳ گرفته شده است. ضرورت احساس میشود تا این نقشه ها تجدید شده، تا اندازه ساحه مربوطه نیز در آن نشان داده شود.

اقلیم:

این ولایت دارای چهار فصل بوده. ماه های تابستان دارای هوای خشک و گرم که درجه گرما به ۴۳ درجه سانتی گرید میرسد. فصل تابستان و خزان هوای خشک و بارانهای اندکی را دارد.

زمستان بسیار سرد خصوصاً در ماه جدی درجه حرارت پایینتر از ۲- درجه سانتی گرید میرسد. بهار و زمستان این ولایت مرطوب و بارانی بوده که تا ۴۰ ملی متر ماهانه میباشد.
نفوس فعلی ولایت بلخ

در سال ۱۳۸۵ نفوس ولایت بلخ به ۱،۰۹۶،۱۰۰ تن میرسد که تقربیاً ۳ حصه این نفوس و یا ۳۴٫۳ فیصد آن که ۳۷۱،۶۰۰ تن میشود شهر نشین و متباقی ۶۵٫۷ فیصد که ۷۲۴،۵۰۰ تن میشود روستا نشین میباشند.بیشتر مردمان شهر نشین در داخل شهر مزار شریف زنده گی میکنند که تعداد ۳۰۰،۸۰۰ تن از این نفوس در مرکز ولایت بلخ زنده گی میکنند که در حدود ۸۰٫۹ فیصد از شهر نشینان را تشکیل میدهد و متباقی آن که تقریباً ۱۹٫۱ فیصد را تشکیل میدهد در مراکز ولسوالیها زنده گی میکنند.

تعداد مردان در مقایسه با زنان در تناسب ۱٫۰۸۴ بر ۱ میباشد. که این تناسب در روستا ۱٫۰۹۹ مرد بر ۱ زن میباشد و در شهر ها این تناسب ۱٫۰۵۵ مرد بر هر زن میباشد. این ارقام نشان دهنده تعداد زیاد زنان در شهر ها میباشد.

شماره
نام شهر و ولسوالی
مجموع نفوس
شهری
روستایی
ذکور
اناث
مجموع
ذکور
اناث
مجموع
ذکور
اناث
مجموع
مجموعه
۵۸۰،۶
۵۳۵،۵
۱،۰۹۶٫۱
۱۹۰،۸
۱۸۰،۸
۳۷۱،۶
۳۸۹،۸
۳۵۴،۷
۷۲۴،۵
۱
بلخ
۵۳،۷
۵۱،۶
۱۰۵،۳
۶،۶
۶،۱
۱۲،۷
۴۷،۱
۴۵،۵
۹۲،۶
۲
چاربولک
۳۸،۵
۳۵،۲
۷۱،۷
-
-
-
۳۸،۵
۳۵،۲
۷۱،۷
۳
چارکنت
۲۰،۲
۱۹،۲
۳۹،۴
-
-
-
۲۰،۲
۱۹،۲
۳۹،۴
۴
چمتال
۴۱،۳
۳۹،۹
۸۱،۲
-
-
-
۴۱،۳
۳۹،۹
۸۱،۲
۵
دولت آباد
۴۷،۳
۴۵،۱
۹۲،۴
۴،۸
۴،۳
۸،۹
۴۲،۷
۴۰،۸
۸۳،۵
۶
دهدادی
۳۰،۶
۲۹،۲
۵۹،۸
-
-
-
۳۰،۶
۲۹،۲
۵۹،۸
۷
کلدار
۹،۱
۸،۷
۱۷،۸
-
-
-
۹،۱
۸،۷
۱۷،۸
۸
کشنده
۲۲
۲۱،۲
۴۳،۲
-
-
-
۲۲
۲۱،۲
۴۳،۲
۹
خلم
۳۱،۱
۲۹،۵
۶۰،۶
۲۱
۱۹،۸
۴۰،۸
۱۰،۱
۹،۷
۱۹،۸
۱۰
مارمل
۵،۱
۵
۱۰،۱
-
-
-
۵،۱
۵
۱۰،۱
۱۱
مزار شریف
۱۵۴،۲
۱۴۸،۴
۳۰۰،۸
۱۵۴،۲
۱۴۸،۴
۳۰۰،۸
-
-
-
۱۲
نهر شاهی
۲۰،۳
۱۹،۲
۳۹،۵
-
-
-
۲۰،۳
۱۹،۲
۳۹،۵
۱۳
شولگره
۵۱،۴
۴۹،۱
۱۰۰،۵
۴،۴
۴،۲
۸،۶
۴۷
۴۴،۹
۹۱،۹
۱۴
شورتیپه
۱۸
۱۷،۱
۳۵،۱
-
-
-
۱۸
۱۷،۱
۳۵،۱
۱۵
زاری
۱۹،۸
۱۹،۱
۳۸،۹
-
-
-
۱۹،۸
۱۹،۱
۳۸،۹

دیموگرافی

سن
نفوس
فیصدی
مجموعه
۰ الی ۵
۲۵۱،۲۸۲
% ۲۲٫۹۳
% ۲۲٫۹۳
۶ الی ۱۰
۱۵۵،۰۳۳
% ۱۴٫۱۴
% ۳۷٫۰۷
۱۱ الی ۱۵
۱۲۰،۳۱۴
% ۱۰٫۹۸
% ۴۸٫۰۵
۱۶ الی ۲۰
۱۰۰،۱۴۷
% ۹٫۱۴
% ۵۷٫۱۸
۲۱ الی ۲۵
۸۵،۵۰۷
% ۷٫۸۰
% ۶۴٫۹۸
۲۶ الی ۳۰
۷۰،۱۷۶
% ۶٫۴۰
% ۷۱٫۳۹
۳۱ الی ۳۵
۵۹،۸۹۰
% ۵٫۴۶
% ۷۶٫۸۵
۳۶ الی ۴۰
۵۲،۴۰۸
% ۴٫۷۸
% ۸۱٫۶۳
۴۱ الی ۴۵
۴۵،۴۴۸
% ۴٫۱۵
% ۸۵٫۷۸
۴۶ الی ۵۰
۳۹،۴۲۶
% ۳٫۶۰
% ۸۹٫۳۷
۵۱ الی ۵۵
۳۲،۹۲۲
% ۳٫۰۰
% ۹۲٫۳۸
۵۶ الی ۶۰
۲۶،۳۶۳
% ۲٫۴۱
% ۹۴٫۷۸
۶۱ الی ۶۵
۲۰،۰۱۲
% ۱٫۸۳
%۹۶٫۶۱
۶۶ الی ۷۰
۱۴،۲۹۷
% ۱٫۳۰
% ۹۷٫۹۱
۷۱ الی ۷۵
۹،۷۲۴
% ۰٫۸۹
% ۹۸٫۸۰
۷۶ الی ۸۰
۶،۰۷۳
% ۰٫۵۵
% ۹۹٫۳۵
۸۱ الی ……
۷،۰۷۷
% ۰٫۶۵
% ۱۰۰٫۰۰
مجموع
۱،۰۹۶،۰۹۹
% ۱۰۰٫۰۰


 نفوس ولایت بلخ را بصورت نسبی جوانان تشکیل میدهند که تقریباً ۴۸٫۰۵ فیصد که نصف نفوس را تشکیل میدهند، جوانان بین ۱۵ سال و پاینتر از آن میباشند. اطفال که ۵ سال یا پاینتر از آن دارند ۱ بر ۴ حصه نفوس ولایت را که معادل به ۲۲٫۹۳ فیصد میشود تشکیل میدهد. اطفال که تحت آموزش مکاتب قرار دارند بین سنین ۶ تا ۲۰ سال بوده که تقریباً ۱ بر ۳ حصه نفوس که معادل ۳۴٫۲۵ فیصد میشود. اشخاصیکه بین سنین ۲۱ تا ۶۵ سال قرار دارند زیادتر مشغول کار استند ۳۹٫۴۳ فیصد نفوس را تشکیل میدهند. قسمیکه معلوم میشود در هر ۶ نفر ۴ نفر مشغول کار و یا دارای وظیفه میباشد.

نفوس تخمینی ولایت بلخ

ریاست احصائیه مرکزی ۲٫۰۳ فیصد را معیار رسمی برای ازدیاد نفوس در هر سال تخمین زده است. که به اساس آن نفوس ولایت بلخ در ۵ سال آینده قرار ذیل خواهد بود

سال
مجموع نفوس
شهری
روستایی
ذکور
اناث
مجموع
ذکور
اناث
مجموع
ذکور
اناث
مجموع
۱۳۸۵
۵۸۰،۶
۵۳۵،۵
۱،۰۹۶٫۱
۱۹۰،۸
۱۸۰،۸
۳۷۱،۶
۳۸۹،۸
۳۵۴،۷
۷۲۴،۵
۱۳۸۶
۵۹۲٫۳
۵۴۶٫۳
۱،۱۱۸٫۳
۱۹۴٫۶
۱۸۴٫۴
۳۷۹٫۱
۳۹۷٫۲
۳۶۱٫۹
۷۳۹٫۲
۱۳۸۷
۶۰۴٫۴
۵۵۷٫۴
۱،۱۴۱٫۰
۱۹۸٫۶
۱۸۸٫۲
۳۸۶٫۸
۴۰۵٫۷
۳۶۹٫۲
۷۵۴٫۲
۱۳۸۸
۶۱۶٫۶
۵۶۸٫۷
۱،۱۶۱٫۱
۲۰۲٫۶
۱۹۲٫۰
۳۹۴٫۷
۴۱۴٫۰
۳۷۶٫۷
۷۶۹٫۵
۱۳۸۹
۶۲۹٫۱
۵۸۰٫۳
۱،۱۸۷٫۱
۲۰۶٫۷
۱۹۵٫۸
۴۰۲٫۷
۴۲۲٫۴
۳۸۴٫۳
۷۸۵٫۱
۱۳۹۰
۶۴۱٫۹
۵۹۲٫۱
۱،۲۱۱٫۹
۲۱۰٫۹
۱۹۹٫۸
۴۱۰٫۸
۴۳۰٫۹
۳۹۲٫۱
۸۰۱٫۱

دفاتر که در بخش اطلاعات عامه فعالیت دارند

در ولایت بلخ به تعداد ۱۱ انجمن نویسنده گان فعالیت دارند:

  1. انجمن آزاد نویسنده گان بلخ
  2. کانون فرهنگی مولانا
  3. مرکز فرهنگی (خانه مولانا)
  4. موسسه فرهنگی یوشلر
  5. بنیاد فرهنگی نور
  6. کانون گذارشگران جوان
  7. کانون دفاع از آزادی بیان
  8. مجموعه صلح
  9. بنیاد احمد شاه مسعود
  10. موسسه فرهنگی رشاد
  11. انجمن فرهنگی روئیش

ده ها انجمن و نهاد های جامعه مدنی در سطح ولایت بلخ فعالیت دارند و همچنان رسانه های اطلاعات جمعی در ولایت بلخ فعالیت دارند .

رادیو و تلویزیون 



در حال حاضر در ولایت بلخ به تعداد ۲۰ چینال و استیشن نشراتی وجود دارد که قرار ذیل میباشند:

اسم رسانه                                                                       متصدی

۱٫ رادیو تلویزیون ملی بلخ                                                   محمد صابر نقشبندی

۲٫ رادیو رابعه بلخی                                                           مبینه خیراندیش

۳٫ رادیو نوبهار بلخ (در ولسوالی بلخ)                         محمد نبی همدرد

۴٫ رادیو ستاره سحر                                                         

۵٫ رادیو و تلویزیون آرزو (فعلاً غیر فعال)                              اسمعیل تیمور

۶٫ آژانس باختر                                                                محمد زمان نیک رای

۷٫ رادیو صدای امریکا                                                       رحیم ابراهیم

۸٫ رادیو آزادی                                                                 فیض الله قرداش

۹٫ رادیو بی بی سی                                                           هارون نجفی زاده

۱۰ . رادیو آلمان                                                               نبی اثیر

۱۱٫ رادیو سلام وطندار                                                      نور علم شیرزی

۱۲٫ رادو صبح بخیر افغانستان                                             یعقوب ابراهیمی

۱۳٫ رادیو آرمان                                                              

۱۴٫ تلویزیون آریانا                                                           بشیر انصاری

۱۵٫ تلویزیون آیینه                                                             ضیأ روشندل

۱۶٫ تلویزیون طلوع                                                           فرهاد بلخی

۱۷٫ آژانس خبری پژواک                                                    طاهر قادری

۱۸٫ انستیتوت گزارش دهی جنگ صلح                                   یعقوب ابراهیمی

۱۹٫ آژانس خبرگزاری رویتر                                               خالد

۲۰٫ آژانس فرانسپرس                                                        شعیب نجفی زاده

۲۱٫ آژانس اسوشید پرس                                                     شعیب نجفی زاده

در حال حاضر ۳۹ مطبعه چاپ مجله و نشریات در ولایت بلخ موجود میباشند که این مجلات و نشریات توسط  ۲۳ مطبعه های دولتی و شخصی چاپ میگردند که قرار ذیل میباشند:

اسم                                                        صاحب امتیاز                                           مدیر مسوول

۱٫ جریده بیدار                                          ریاست فرهنگ و جوانان                            ماریا سزاوار

۲٫ جریده یولدوز                                       ریاست سرحدات و قبائیل                            نورالله صمیم

۳٫ جریده جنبش                                        شورای مرکزی جنبش                                م فایق

۴٫ جریده راه                                            انجمن آزاد نویسنده گان بلخ                          فیاض مهرائیین

۵٫ جریده فریاد قلم                                     جوانان نهضت اسلامی                                عظیم الحق عظیمی

۶٫ جریده عصر نو                                                سید حسن صفایی                                       عبدالقیوم فدوی

۷٫ جریده جهان نو                                     عبدالقیوم بابک                                          عبدالقیوم بابک

۸٫ جریده الوس                                         انجینیر احمد                                             عبدالکریم بهمن    

۹٫ جریده پرچم آزادی                                 حوزه انتشارات شمال                                 عبدالغفار ریعان

۱۰٫ جریده رشاد                                       موسسه فرهنگی رشاد                                سید هادی بلخی

۱۱٫ جریده صدای معارف                           شورای انسجام معارف                               محمد اکرم اخگر

۱۲٫ جریده پیک شفا                                   ریاست صحت عامه بلخ                              محمد اشرف روان

۱۳٫ جریده هدف                                       شورای مرکزی جنبش                                احمد جاوید عزیزی

۱۴٫ جریده قافله                                        موسسه فرهنگی یوشلر                              

۱۵٫ جریده کودک افغان                               کودکستانهای ولایت بلخ                              فوزیه حمیدی

۱۶٫ جریده ایل سیسی                                 شورای ترکمنهای افغانستان                         عمر قل اللهیاری

۱۷٫ جریده برادری                                    بنیاد فرهنگی نور                                      غلام علی رضایی

۱۸٫ جریده پیام صلح                                  مجمع صلح افغانستان                                  علی رهرو

۱۹٫ جریده نما                                          برنامه انکشافی اطفال                                 نجیب پیکان

۲۰٫ جریده چشم انداز                                 انجمن فرهنگی دانشگاه                               محمد صادق عصیان

۲۱٫ جریده خورشید                                   ماریا رهین                                              ماریا رهین

۲۲٫ جریده پدیدار                                      کانون گزارشگران جوان                             سهراب سامانیان

۲۳٫ جریده پر پرواز                                  بنیاد احمد شاه مسعود                                  عبدالمجید نصرتیار

۲۴٫ جریده آتش                                         کانون دفاع از آزادی                                  میثم نجفی زاده

۲۵٫ جریده بیدار                                        دانشجویان خلم                                          متین پژمان

۲۶٫ جریده کیهان                                       محبوب الله هدایت                                      عبدالمتین امین

۲۷٫ جریده پیوند میهنی                               حزب پیوند میهنی                                      صالح محمد گردش

۲۸٫ جریده انتخاب                                     عبدالمجید نصرتیار                                    جمشید رادفر

۲۹٫ جریده چندک                                      ذبیح الله فطرت                                          ذبیح الله فطرت

۳۰٫ جریده خلم باستان                                بنیاد شهید احمد شاه مسعود                           عبدالجمیل صمدی

۳۱ جریده نجات وطن                                 طغیان                                                    طغیان

۳۲ جریده بیان                                          انجمن ادبی بابر میرزا                                حاجی محمد فنور

۳۳٫ روزنامه بازتاب                                  شفیق پیام                                                            شفیق پیام

۳۴٫ روزنامه سحر                                    محمد طاهر قادری                                     روح الله فاروق    

۳۵٫ مجله بلخ                                            دانشگاه بلخ                                              سکینه بانو غضنفر

۳۶٫ مجله ام البلاد                                      استاد عطا محمد نور                                   عبدالحی خراسانی

۳۷٫ مجله نور                                           شفاخانه چشم مزار شریف                           شکریه حبیبی

۳۸٫ مجله شهرک ما                                   فابریکه کود و برق                                    عبدالقدوس بهروز

۳۹٫ ماهنامه پیام همبسته گی                         داکتر محمد عمر رحمانی                             محمد هاشم طاهر

۴۰٫ هفته نامه یادگار                                  عبدالقادرمصباح                                        عبدالقادرمصباح

همچنان در ولایت چندید مطبعه آزاد و دولتی مشغول فعالیت میباشند.

اسم                                                        صاحب امتیاز                                           متصدی

۱٫ مطبعه دولتی                                        ریاست فرهنگ جوانان                               عمر فرزاد

۲٫ مطبعه محمدی                                       محمد حسین                                              محمد حسین

۳٫ مطبعه حکمی                                        احمد منیر حکمی                                       حکمی

۴٫ میهن                                                  محمد طاهر                                              محمد طاهر

۵٫ قدیری                                                قدیر                                                       قدیر

۶٫ مطبعه مولا علی                                    محمد فرید                                                محمد فرید

۷٫ باختر                                                 خان محمد                                                اسدالله

۸٫ برادران                                              نورالدین                                                  دین محمد

۹٫ اقبال                                                  سید ذکریا                                                عبدالقدیر

۱۰ سید هاشم                                           سیدهاشم                                                 سید هاشم

۱۱٫ شفیق الله رومان                                  شفیق الله                                                 شفیق الله

۱۲٫ ناشر                                                محمد ناشر                                               محمد ناشر

۱۳٫ جوانان                                              احمد جاوید                                               احمد رضا

۱۴٫ وطن                                                نجیب الله                                                 جاوید

۱۵٫ طاهری                                             فظل محمد                                                محمد اسد مهرپور

۱۶٫ مجودی                                             عزیز احمد مجودی                         عزیز احمد مجودی

۱۷٫ زرنگار                                            مجمد صابر                                             محمد صابر

۱۸٫ شاه ولایت ماب                                   انجینیر غلام علی                                       انجینیر غلام علی

۱۹٫ صورتگر                                          محمد رحیم صورتگر                                 محمد رحیم صورتگر

۲۰٫ انصاری                                           ولید                                                       محمد آصف

۲۱٫ آزادی                                               محمد آیت الله                                            محمد آیت الله

۲۲٫ سازش                                              احمد ذبیر سازش                                       احمد ذبیر سازش

۲۳٫ طاهری                                             فرید احمد طاهری                                      فرید احمد طاهری

آبدات تاریخی

در ولایت بلخ ۳۴ آبده تاریخی موجود بوده که از جمله ۹ آبده آن دارای حالت فزیکی خوب و متباقی دارای حالت فزیکی خراب بوده و ضرورت به بازسازی دارند.

شماره
نام ساحه تاریخی
تاریخ
موقیعت
حالت فعلی
۱
مسجد نه گنبد یا حج پیاده
۳۳۰ ه ق
ولسوالی بلخ
خراب
۲
مدرسه سید سبحان علی
قرن ۱۸ میلادی
ولسوالی بلخ
خراب
۳
دیوارهای بالاحصار
باختری
ولسوالی بلخ
خراب
۴
دیوار های اطراف شهر بلخ
کوشانی
ولسوالی بلخ
خراب
۵
برج عیاران
قرن ۲ و ۳ هجری
ولسوالی بلخ
خراب
۶
مزار خواجه اکاشا
غزنوی
ولسوالی بلخ
خراب
۷
مزار پیر خواجه نظام الدین
تیموری
ولسوالی بلخ
خراب
۸
مزار میر روزه دار
تیموری
ولسوالی بلخ
متوسط
۹
مالاحصار بلخ
هخامنشی
ولسوالی بلخ
خراب
۱۰
آتشکده نوبهار
کوشانی
ولسوالی بلخ
خراب
۱۱
تپه نوبهار
کوشانی
ولسوالی بلخ
خراب
۱۲
آرامگاه حضرت علی (ک)
تیموری
شهر مزار شریف
خوب
۱۳
قلعه تخته پل با مسجد و قصر آن
قرن ۱۳ هجری ش
ولسوالی نهر شاهی
قابل ترمیم
۱۴
مسجد خواجه ابو نصر پارسا
تیموری
ولسوالی بلخ
خوب
۱۵
کوتی مایین
قرن ۱۳ هجری
شهر مزار شریف
خوب
۱۶
رواق تنگی شادیان
غزنوی
ولسوالی نهر شاهی
قابل ترمیم
۱۷
مناز زادیان
غزنوی
ولسوالی دولت آباد
خوب
۱۸
مزار منسوب به حضرت ابوهریره (رض)
سامانی
ولسوالی دولت آباد
قابل ترمیم
۱۹
کافر قلعه
یونان و باختری
ولسوالی دولت آباد
خراب
۲۰
خانه سنگی
بودایی
ولسوالی مارمل
خوب
۲۱
مزار بابه حاتم اصم
غزنوی
ولسوالی چمتال
قابل ترمیم
۲۲
مسجد چشمه شفا
غزنوی
ولسوالی چمتال
قابل ترمیم
۲۳
قلعه چهل دختران
سامانی
ولسوالی دهدادی
خراب
۲۴
قصر و باغ جهان نما
قرن ۱۳ هجری
ولسوالی خلم
قابل ترمیم
۲۵
مسجد خشتی
قرن ۱۳ هجری
ولسوالی خلم
قابل ترمیم
۲۶
مسجد عبدالرحمان خاقانی
قرن ۱۳ هجری
ولسوالی خلم
قابل ترمیم
۲۷
بالاحصار خلم
کوشانی
ولسوالی خلم
خراب
۲۸
مسجد بالاحصار خلم
قرن ۳ هجری
ولسوالی خلم
قابل ترمیم
۲۹
خانقاه پدر مولانا جلاالدین محمد بلخی
قرن ۸ هجری
ولسوالی بلخ
قابل ترمیم
۳۰
حمام خلم
قرن ۱۳ هجری
ولسوالی خلم
قابل ترمیم
۳۱
پل امام بکری
غزنوی
ولسوالی دهدادی
خوب
۳۲
خانقاه شیخ مرغینانی
قرن ۱۳ هجری
شهر مزار شریف
خوب
۳۳
خانقاه شیخ شهاب
قرن ۱۳ هجری
شهر مزار شریف
خوب
۳۴
مسجد زادیان
سلجوقی
ولسوالی دولت آباد
خوب

تاریخچه روضه شریف: (آرامگاه حضرت علی (ع) خلیفه چهارم اسلام)

روضه شریف (آرامگاه حضرت علی (ع) خلیفه چهارم اسلام) یکی از جمله اماکن مقدس در افغانستان میباشد. که در اطراف خود مناره ها، کبوتر خانه، قبرستان که افراد واشخاص با نفوذ افغانستان درآن دفن شده اند: ( پدر والی ولایت بلخ نیز در این ساحه دفن میباشد)، چاها، سیستم کانالیزاسیون و سهولتها ی زیادی برای زائرین و وضوخانه وجود دارد. همچنان روضه شریف دارای چهار باغ بوده که درمحدوده  خود دارای درختهای مانند توت، بادام، انار، ثور، بید، بید مجنون میباشد. و در میان این درخت ها باغهای گل فواره های آب وسبزه کاری های دلپذیراست برای کسانیکه بخاطر زیارت ازراههای دورویانزدیک آمده اند فضای مسرت آمیزی را فراهم آورده است. در روضه مبارک دارای ۱۲۰۰ عدد چوکی ، ۴ تشناب، ۴ چاه ذخیره آب ، ۲۱ اطاق، ۸ دروازه ورودی در چهار باغ روضه مبارک و ۵ دروازه ورودی داخل صحن روضه وجود دارد.، و در داخل روضه شریف یک مدرسه علوم دینی  وجود دارد که در حدود ۶۰۰ شاگرد مشغول فراگیری و اموزش علوم دینی میباشند. کتاب خانه روضه شریف در سال ۱۳۶۵ تاسیس گردیده است که کتابهای موجوده آن از دوره های بسیارکهن مانند دوره : باختریان، کیانیان، وادیان گذشته مانند: بودیزم، اسلام، ودوره: سلجوقیان و تیموریان میباشند. هم چنان یک موزیم ابتدائی که برخی اشیا ولوازم واجناس بدست آمده از حفاریهای ولایت بلخ وتحایف مقامات داخلی وخارجی درآن نگهداری میشود. این موزیم در داخل روضه شریف موقعیت دارد.

بنابر نداشتن تعمیر ریاست حج و اوقاف برای ازاطاقهای روضه شریف برای کارهای اداری خود استفاده مینماید. و افرادی که برای نگهداری روضه شریف ازسوی جمهوری اسلامی افغانستان و وزارت محترم حج واوقاف  موظف گردیده اند عبارتند:  از یک رئیس، معاون در بخش مالی و اداری، معاون در بخش تعلیم و تربیه، یک نفر موظف در موزیم، یک نفر معاون در موزیم، ۱۱ نفر باغبان، ۱۱ نفر خدمه، ۱۱ نفر فراش، ۶ نفر خادم و ۸۰ نفر ایشان که برعلاوه نگهداری وحراست وحفاظت از روضه شریف مصروف جمع آوری اعانه ها نیز میباشند. یک تولی  ۳۲ نفری که ازسوی ارگانهای امنیتی توظیف شده اند بصفت محافظ مشغول ایفای وظیفه میباشند.

منابع ومآخذ که بیشترین استفاده ازآن صورت گرفته است شامل ۹ کتاب زیرین میباشد که بیانگر تاریخچه روضه شریف است  که فهرست وار ارا ئه میشود وبرای معلومات بیشتر ازآن استفاده کرده میتوانید:

  1. کتاب بحرالاسرار مرحوم امیر محمود کتابدارا بن ملا ولی بلخی.
  2. تذکره ۷۰ مشایخ بلخ مرحوم محمد صالح بدوانی ابن امیر عبدالله ابن امیر عبدالرحمن ابن شیخ الله و رسجی البدخشی.
  3. تاریخ اکابر دین (اول و آخر کتاب از بین رفته است لذا مولف شناخته نشده است.)
  4. حجه البیضإ فی رد اهل الطغی مرحوم محمد مرید محی الدین حنیفی القادری الغفوری نوشهری پشاوری
  5. عجایب الطبقات مرحوم محمد طاهر ابن ابی قاسم
  6. سفینه الاولیإ مرحوم محمد داراشکوه شهاب الدین شاه جهان
  7. مناقب المحبوبین نجم الدین چشتی
  8. تاریخ مقیم خانی مرحوم محمد یوسف منشی ابن خواجه بقا
  9. مفتاح التواریخ مرحوم طامس ولیم بیل

از مطالعه آثار ۹ گانه بدست میاید که بلخ این شهر باستانی محل دفن پرچمداربزرک  اسلام حضرت علی (ع) است برای این که گفته های ما مستند باشد گزیده های از کتاب اخیرالذکر را انتخاب مینمایم.:

خواجه خیران از قرای بلخ است که مرقد ( حضرت علی ع) در آنجا است. در زمان سلطان سنجر مضی ابن ملک شاه سلجوقی والی بلخ جمیع اعیان شهر را طلبیده مشورتی میان نهاد و از روی تواریخ نیز تعین یافت که مدفن او در همین سرزمین است بعد از توجه و تردد حفره ای ظاهر شد که در میان آن لوحه سنگی سفید پیدا شد در یک صفحه آن لوحه این چند عبارت منقوش بود. ( هذا قبر اسدالله اخ رسول الله علی ولی الله) و سلطان امیر میرزا والی هرات بر مرقدش تعمیر ساخته است.

این مجمل کلمات و جملات برای روشن شدن تاریخ روضه شریف در بلخ کافی نیست زیرا که ما در تاریخ میخوانیم قبر حضرت علی (ع) در شهر نجف اشرف در عراق است حال سوال اینجا است که چی باعث شده است جسد مبارک خلیفه چهارم اسلام و داماد پیامبر (ص) به سرزمین بلخ انتقال پیدا کند؟

هم چنان میدانیم که در تاریخ اسلام بین مسلمانان جنگهای خونین بخصوص بین خانواده های بنی امیه و بنی هاشم به اوج خود رسیده بود و حتی در زمان پیامبر (ص) جنگهای فراوانی رخ داده است که ازجمله جنگ میان ابو سفیان و حضرتش درجای جای مکه مکرمه و مدینه منوره و سرزمین یثرب و حجاز صورت گرفته است، که در تاریخ اسلام درج است. وبرای هیچ کس پوشیده نیست. این اختلاف ، کشمکش و درگیری هم چنان ادامه یافت که باعث جنگهای دوامدار چون جنگ جمل، نهروان، صفین و..گردید. که مشهور به جنگهای قاسطین، مارقین و ناکثین میباشد. که این جنگها عموماً در زمان حضرت علی (ع) خلیفه چهارم اسلام رخ داده است. با شهادت این راد مرد تاریخ اسلام که پیامبر (ص) او را بصفت دروازه علم ستوده بود( انا مدینه العلم و علی بابها) و یا در جای فرمود: ضربت علی در جنگ خندق از عبادت دنیا و آخرت برتر است و در جای دیگر میفرماید من کنت مولاه فهذا علی مولاه: هر که من مولای اویم علی مولای اوست ولی این جنگها هیچ گاه و این اختلافات درهیچ وقت فروکش نگردید وبلکه شعله ورشد. و دل مخالفین تسلی پیدا نکرد بلکه دشمنی بنی امیه و بنی هاشم جدی تر گردید و امویان بنی هاشم را سد راه حاکمیت خود میدانستند و باین اندیشه افتادند هر طوری که شده از اقتدار بنی هاشم باید جلو گیری شود. از سوی دیگر هاشمیان که بعد از شهادت حضر علی(ع) بماتم امام حسن (ع) و امام حسین (ع) نشسته بودند آرام نماندند بطور مخفیانه علیه امویان داخل اقدام شدند ودرگیریهای بسیاری انجام یافت. که ازجمله قیامهای:

بنام خونخواهی: با تشریک مساعی فرزندان عباس کاکای پیامبر (ص) که خودشان را بخلافت اسلامی ذیحق میدانستند در اطراف و دور از اداره امویان قیام مینمودند. مثل قیام سلیمان ابن صرد خزاعی و مختار ابن عبیده ثقفی.

این قیامها همچنان یکی پی دیگری ناکام میماندند. ولی هیچ گاهی باعث دلسردی قیام کننده گان نمیشد بلکه وضعیت هر روز وخیم تر و بدتر میشد وکاراین قیامها به جای رسید که در حدود شرقی ترین بلاد اسلامی و خراسان حس انتقام جویی رو به فزونی گرفت و شعله آن در سراسرمنطقه و خراسان دمید در همین گیرو دار مردی پیدا شد بنام ابو مسلم خراسانی که با طرزی نوی بطرف دارای خاندان نبوت قیام ورزید و خود را برای بر انداختن سلطنت امویان آماده ساخت که دقیقاً تاریخ روضه شریف به نام و تاریخ این مرد گره خورده است که با شناخت این پیکار جوی عالم اسلامی میتوان تاریخ  مشخص روضه شریف را دریافت.

ابومسلم خراسانی  کیست؟

یکی از دلیرمردان نامی تاریخ جهان اسلام ویکی از بزرگترین هوا خواهان و طرف دار دعوت هاشمیان درجوامع اسلامی بود. در مورد زادگاه و وطن اصلی وی اختلاف است یکی او را اهل ماخان و دیگری او را اهل مرو و سومی او را اهل بلخ و چهارمی او را اهل لوگر که فعلاً مدفن او است میدانند.

 به هر صورت از هر کجا که باشد دلیری بی مانند وشجاع نترس بوده است. این سردار نامی مشخصات عجیب و غریب درخصوصیت فردی خود وهمراهان خود داشته است. افعال و اعمال وی نیزدرتاریخ جهان اسلام حیرت آور بوده است با آن هم در حالیکه هیچ وقت تحت سیطره هاشمیان نبوده ولی با هاشمیان هم پیمان میشود و از اینکه ا بو مسلم در میان تابعین و پیروان وهمکاران خود یک دسته پهلوانان و عیاران مجرب داشته است. هیچگاهی اورا چه درحال حیات وچه پس از مرگ تنها نگذاشته است.



که همکاران وپهلوانان بازمانده ازجنگ جسد ابومسلم را که ازاو بعنوان یک سردار فداکار اسلام یادمیشود بعد از قتلش در لوگر میرسانند و دفن مینمایند. قبلاً گفته شد که ابو مسلم خراسانی دعوت خود را به شکل کاملاً نو شروع کرد و قلباً مایل بود که خدمتی برای سادات حسینی انجام بدهد و به امام پنچم حضرت جعفر صادق (ع) پیامی به این مضمون فرستاد که (اگر امام به مسند خلافت و امامت مایل باشند این سپهسالاری و خدمت گذاری به تقدیم خواهیم رسانید) امام جعفر صادق (ع) در جواب ابو مسلم ارشاد و هدایت دادند که: ما مردم که اهل همتیم هر کس که خروج کرده بدرجه شهادت رسیده است بنابرآن ما را بحکم و امارات علاقه و محبت و میل نمانده امام در وقت رخصت قاصد میگوید که ابو مسلم را بگوی هر گاه میخواهد در این خاندان خدمت پسندیده بجا آورده باشد که جسد مبارک جد بزرگوار مرا که در صندوق محفوظ در نجف مدفون است به بلده بلخ انتقال دهد تا بعد از آنکه فتنه بنی امیه و ( خوارج بی دین) فرو نشیند و دارالخلافه بدست ما مفتوح گردد(بمدینه مطهره ) برده شود.

امام صادق (ع) چرا جواب رد به پیام ابومسلم خراسانی داد ؟

میشود دلایل ذیل را بصورت احتمالی ارائه نمود:

  1. امام با مشکلات که پیش رو داشت و همه روزه بچشم میدید لذا بخلافت بی میلی نشان داد وبا این پیشنهاد ازیک طرف میخواست. اخلاص، توانایی وصداقت ابومسلم را آزمایش و تجربه نماید و از سوی دیگر رابطه خویش را برای آاینده استوار داشته باشد. امر انتقال جسد حضرت شاه ولایت مآب را در چنین مسافت بعید صادر مینماید.
  2. اکثر طرفداران خاندان نبوت از طرف شرق بلاد اسلامی و خراسان قیام میکردند. امام خواست ضریح حضرت علی (ع) در آن حدود نقل مکان داده شود. تا خراسانیان در اخلاص و متابعت خویش پایدار، محکم و ثابت قدم تر گردد و هر کس که از این سلسله اظهار دعوت نماید تکیه گاهی مناسبی  داشته باشد.
  3. گروهی از بنی امیه همواره هاشمیان را رقبای اصلی خلافت خود دانسته اقدام به هر نوع مظالم که ممکن بود با بی رحمی تمام  به اجرای آن میپرداختند. این اوضاع خود باعث قیام و خروج این خاندان علیه امویان میگردید مثال حادثه کربلا، شهادت زید ابن علی و کشیدن جسدش از قبر و بدار آویختن و آتش زدن ان و ….. خلاصه اینکه در مورد جسد مطهر شاه ولایت مآب حضرت علی (ع) بخاطر جلوگیری از بی حرمتی ، نبش قبر و عمل که در مورد زید (ع) و سایر ائمه (ع) واقع شد تکرار نشود. همچنین جلوگیری از عمل جسورانه خوارج علاوتاً باعث گردیده که امام (ع) بکمک ابومسلم  مبادرت بانتقال تابود مبارک در حدودات که نفوذ بنی آمیه و خوارج کمتر باشد نموده است. برای ظهور مرقد حضرت علی (ع) دراین سرزمین مساعد دیده شود و ارادت مندانی یافت شود این کاررا تجویز نموده باشد.

با ارائه دلالیل فوق امام جعفر صادق (ع) به گمان اغلب بنقل و انتقال جسد مطهر حضرت علی (ع) مبادرت ورزیده و این وصیت توسط قاصدی به ابومسلم خراسانی رسید و ابو مسلم انجام این خدمت را عین سعادت و موفقیت خود دید و به عیاران و پهلوانان کار آزموده خود دستور داد که بصورت مخفی اقدام به این کار نمایند و این خدمت بزرگ و نیکو را به انجام برسانند و عیاران جسد مطهر را که در صندوق محفوظ بود پنهانی از نجف(بمروشاه جهان) و در مکانی بنام کوه نور و از کوه نور با عبور از دریای آمو وارد بلخ مینمایند و در قریه بنام خیران بطور پنهانی دفن میکنند. ابو مسلم به گمان اغلب یا بدلیل مایوسیت از قبول خلافت امام پنچم جعفر صادق (ع) و یا برای مصروفیت و گرفتاری های لشکر کشی بر ضد آخرین خلیفه امویان و یا با اشاره و رهنمایی های امام (ع) نتوانست فرصتی بدست بیاورد که موضوع انتقال جسد حضر علی (ع) در بلخ علان و برملا نماید. پس از سقوط خلافت امویان و به تاج و تخت رسیدن عباسیان در دنیای اسلام بحران و کشمکش های داخلی و جنگهای نافرجام بوجود آمد. در این مقطع ابو مسلم با توطئه ای از طرف عباسیان به قتل رسید و امام جعفر صادق (ع) نیز جام شهادت نوشید و افرادیکه در انتقال جسد مطهر شاه ولایت مآب نقش داشتند نیز به گمان اغلب با ابو مسلم کشته شدند بناً این قضیه در پرده خفا باقی ماند و بمرورزمان از خاطره ها محو و فراموش گردید و کسانی هم که جسته و گریخته روایت و حکایتی از موضوع دفن حضرت شاه ولایت مآب (ع) شنیده بودند اگر اظهاراتی میکردند ویا داشتند گفته شان ناباور به نظر میامدند. این امر خفای موضوع دفن همچنان باقی ماند تا دوره خلیفه عباسی هارون الرشید در هر دو موضع یعنی نجف و بلخ پنهان و پوشیده باقی مانده بود تا اینکه روزی خلیفه بقصد شکار در دشتهای نجف اشرف میرود از پیر مردی که در دشت بر سر راه خلیفه سر میخورد ومیشنود که مدفن پسر عم شان ( کاکا) در همین موضع است و خلیفه بعد از آن جستجوی زیادی انجام داد تااینکه  حفره ای یافت که علایم از قبر نمایان دیده میشده است و بالای آن عمارت مختصری بنا نموده و با این عمل جایگاه دفن اولیه حضرت علی (ع) درنجف اشرف (عراق) پیدا شد تعداد زیادی گروه گروه به سمت عراق و نجف بقصد زیارت قبرآن حضرت رهسپار گردیدند و از طرف سلاطین و مریدان آن حضرت تعمیرات زیادی به آن افزوده شد و با رواج زیارت گاه نجف اشرف واقعه بلخ از اذهان همچنان فراموش شده باقی ماند. و گفتند واقعه بلخ برای شان به حکایت و افسانه مبدل گردید تا اینکه در دوره حکمروایی معزالدین ابوالحارث(سنجر )ابن ملکشاه سلجوقی در سال ۵۱۱ و ۵۵۲ در دفتر معاملات ابو مسلم که در دارالاماره مرو بود. بدست آمد که مرقد شاه ولایت مآب دربلخ است .

مطالب مبنی بر اجرای این عملیات و انتقال اسرار آمیز آن نهفته بود تداعی میکرد که از جمله این اسرار نامه بود که ابو مسلم به امام جعفر صادق (ع) نوشته بود که خلافت را قبول نماید و وصیت امام جعفر صادق (ع) به انتقال نعش مطهر حضرت امیرالمومنین (ع) از نجف به بلخ و چگونگی انتقال آن توسط ذولابی در ده و قریه ای بنام خیران و بخاک سپردن آن بصورت مخفی این واقعه را برملا میساخت و با پیدا شدن این دفتر سلطان خود را مکلف به تحقیق در خصوص یافتن اسرار این واقعه دانسته است. حکایت دیگری در این مورد اینست که چهارصد نفر ازسادات و اکابر بلخ در یک شب امام علی (ع)  را به خواب میبینند که در نزدیک ده خیران بالای صفه ای ایستاده مردم را ارشاد میکند و میگوید که سالهاست که در اینجا هستم و کسی موجودیت و بودن مرا در این دیار نمیداند شما باید به والیان خود این مطلب را اظهار بدارید که از موضوع آگاه شوند و خلایق بزیارت بیایند و با حکایات خواب و پیدایش دفتر معاملات ابومسلم در مرو موضوع واقعه انتقال جسد مطهر حضرت علی (ع) در بین مردم شایع گردید و حقیقت آن برملا شد. سلطان سنجر فرمانی به امیر قماچ والی بلخ فرستاد که به تحقیق و جستجوی آن کمر همت بی بندد و در این مورد مساعی زیادی به خرج دهد و مطابق فرمان امیر قماچ که قبلاً با تکذیب خواب علما و سادات اظهاراتی درمورد رد آن خواب  کرده بود. در مجلس به همین منظور امام عبدالله که از فقهای نامدار بلخ درعصرخودبود. هم درجلسه مذکور حاضر بوده است و امیر مذکور با اظهار ندامت از گفته های خود بعد از حصول فرمان سلطان در روز موعود با موافقت علما و اکابر بلخ، اعیان و سادات به جانب قریه خیران که پشته و تل بنام (تل علی) در آن شهرت داشته بود رسیدند. وقتیکه به بحفاری و کاویدن آغاز کردن در اثنای کندن محل گنبدی خوردی با دریچه فولادین با قفل نقره ایی ظاهر گردید که با پیدایش آن علامت شک و تردید که در ذهن ها بود از بین رفت و اشتیاق حاضرین با گشودن درب این حجره از حقایق داخلی آن افزود شده است. بعد از باز کردن دروازه حجره، صندوق از فولاد ، و مصحفی با خط کوفی که در پوست آهو نوشته شده بود، با شمشیر نهایت بزرگ و یک سنگ خشت نما که در آن نوشته شده بود، (هذا ولی الله علی اسدالله) نهاده بودند پیدا شد و بر حسب لزوم دید علمإ کرام و صلحای آن مقام با اصرار زیاد دروازه صندوق را نیز گشودند که همه گان وجود جسد مطهر را بچشم سر مشاهده نمودند که ناخنهای آن سالم و موهای سرش تا به پایین نرمه گوش رسیده ، و آثار زخم به شارک مقدسش هنوز هویدا بوده است.  برخی صاحب دلان و اصفیاء وعارفان تاب چنین حالی را نیاورده از خویش رفتند و با ظهور این حفره و حجره مقدسه شور،  هیجان وهلهله بر پا گشت و مردم با نذورات و خیرات از راههای دور و نزدیک فوج فوج بر آستان شرف و سعادت سرازیر شدند و به خیل ازعاشقان و مشتاقان آن حضرت پیوستند.

به مجرد پیدایش تربت شریف وجسد مبارک حضرت علی (ع) امیر قماچ گذارش پیدایش مرقد مطهر حضرت علی (ع) را به مرو فرستاد و سلطان را از این دست آورد و از این گنج پنهانی آگاه ساخت بلا فاصله سلطان مبلغ ۵۰،۰۰۰ دینار زر سرخ به مستحقان آن مکان رسانیده در پی آن شد که صندوق حامل حضرت شاه را در مرو که دارالخلافه اش بود انتقال بدهد که دراین مورد به استخاره و مشوره  پرداختند. وبرای انتقال آن تلاشهای زیادی به خرچ داد ولی اجازه چنین کاری راازسوی علماء وبزرگان وقت  نیافت. بعد از چندی بر این بارگاه گنبد عجیب البنای طرح نمود که باید آنرا  ساختمان و تعمیر نماید ولی سلطان سنجر تا دم مرگ خود فراغت نیافت که بعمران و آبادی مزار شریف اقدام کند چون بعد از رفتن از بلخ جنگها واقع شد و او در این جنگها مغلوب و اسیر گشت و با فرار از حبس دوام نیاورد و دیار فانی را وداع گفته بدیار باقی شتافت و طومار زندگی سلجوقیان بدست خوارزمشاهیان در هم پیچید. خوارزمشاهیان نیز با خروج چنگیز خان و سرازیر شدن به طرف بلخ به قتل عام مردم بلخ پرداخت و لشکریان جنگیز خان علاوه بر کشتار بی رحمانه مردم نسبت به اماکن مقدسه نیز بی نهایت بی احترامی داشتند و مردم از ترس بی حرمتی لشکریان بنای سنجر شاه را از بالای مرقد حضرت علی (ع) بر داشتند و جمیع علایم و آثار وی را از بین بردند و مختصر عمارت که باقی مانده بود با گذشت زمان بصورت تل خاکی در آمد که آن مقام را تل علی یاد میکردند. وگاهی از ترس بنام خواجه خیران نیز یاد میگردیده است. بعد از آن تا مدت  ۲۶۸سال وحدود دونیم قرن کسی را یارای ان نشد که مبادرت به اعمار آن مقام بنماید. گذشت زمان خاطره و یاد بارگاه حضرت علی (ع) را ازذهنها برده بودند وبزرگان و تاریخ دانان زیادی با مطالعه متون تاریخ و مستندات بدست آمده بایقرا سلطان برادر سلطان حسین مرزا را که حاکم بلخ بود با ارائه مستندات تاریخی که قبلاً در زمینه گفته آمده سلطان را وادار ساختند که باید یک تحقیق فرا گیر و جامع درزمینه صورت گیرد که برای این موضوع و تحقیق آن امیر کبیر علی شیر را به بلخ روانه نمودند و از اینکه وزیر مذکور یک آدم عالم و دانشمند بود و حقیقت حال را بر وجه کمال مشاهده نمود به دیار هرات اطلاع مفصلی داد و گزارش خود را با این آیه قرانکریم: بشرالمومنین بان لهم فضلا کبیرا آغاز و با این غزل اختتام داده است.

بزم می در کام درد آشام بلــــخ آمدپدید

این همه آغاز ازانجام  بلـــــخ آمد  پدید

گوهری غایب شداندرقهر   دریای نجف

وین زمان ازقبه  الاسلام بلخ آمد  پدید

شامیان را بعد ازاین قدرعلی پیداشود

کاین فروزان شمع اندرشام بلخ آمدپدید

ثانی   خلد  برین  یعنی مزار شاه دین

در مقــــام  لازم  الاکرام  بلخ  آمدپدید

عین آب زندگی ازکوفه می جستند خلق

ای سکندربین که اندرجام بلخ آمد پدید

رو(فنائی) بزم عرفان ازمزارشاه جوی

سکه شاهنشهی دربام  بلخ  آمد   پدید

نوشت که قبر حضرت علی (ع) در بلخ است و ما با بودن وی خوشبخت هستیم و نباید کسی در کوفه در جستجوی او باشد بخاطر که حضرت علی (ع) در بلخ میباشد.

با رسیدن این گزارش سلطان حسین مرزا در عین شدت گرما با تمام شاهزاده گان و بزرگان هرات به طرف بلخ عازم گردیدند و بعد از ورود به بلخ در مکان که بنام نظرگاه میگویند با صدای بلند و با التجاء خاص در موضع مدفن حضور بهم رسانید نامه خویش را چنین به خوانش گرفته است.

السلام ای بارگـــــاه شاه مردان السلام

قبله اللناس حصن خلـــــق مامن للانام

بارگاه پادشاه الله اکــــبراین چه جاست؟

سجده گاه اولیاء سبحانک اللهم چه نام

چون عسل فیه شفاء گفت للناس آن حکیم

مثل زیتون مبارک هست بهرخاص وعام

بردرت آمد گدای بیـــــنوا( سلطان حسین)

رحم کن برحال این مشتاق ای شاه کرام

سلطان با ذکر : السلام ای بارگاه شاه مردان السلام، مزار تو قبله همه مردمان است، جای عبادت برای همه مردمان است. و من هم بخاطر بخشش به درگاه خودت رو آورده ایم. عمق احساسات خویش را دربین کسانیکه بهمراه اوآمده بود ابراز داشت.

از اینکه شاه مذکور مریضی قلنج داشت و با زیارت بارگاه شاه ولایت ماب مریضی اش علاج گردیده و شفا یافته بود علاقه مییابد که با مشوره بزرگان هم رکاب مثل مولانا عبدالرحمن جامی، حسین واعظ کاشفی، حفید مولانا سعدالدین تفتازانی تصمیم میگیرد که اگر سعادت شامل حال شود جسد مبارک شاه ولایت ماب را به همراه صندوق برداشته به شهر هرات نقل مکان دهند ولی سلطان به چند جهت به این کار موفق نگردید. ۱-هر چه استخاره نمود اجازه نیافت. ۲- مشاورین و علما نظر ندادند.۳- درمورد انتقال جسد مطهرحضرت علی (ع) ابو مسلم خراسانی به اشارت امام جعفر صادق (ع) مبادرت و اقدام نموده  است و شما به چنین کاری اجازه ندارید و از اینکه جسد مطهر را اجازه انتقال نیافت یک ساختمان و عمارت عالی بر این بارگاه ساخت تا در تاریخ این سر زمین نام خود را جاویدانه گی بخشد و عده معماران را وظیفه سپرد تا در اعمار این بارگاه ملکوتی سخت تلاش و کوشش شود که باید دارای اتاقها، رواقها و حجرات لازمه باشد و تا حد توان خویش تزیین نماید و بعد از فراغت قبه عالی چهار باغی به چهار طرف روضه متبر که اساس نهاده شود. که قبه منوره در میان این چهار باغ قرار گرفته باشد و در دروازه جنوبی چهار باغ یک نقاره خانه عالی و بروی خرابه های نقاره خانه سلطان سنجر بنایی دیگری ساخته شود و در قریه خیران یک بازارچه مختصری مشتمل بر دکاکین و گرمابه وحمام اعمار گردد واین گرمابه و حمام بنام حمام چقرک مشهور گشته است و تا اکنون موجود است وفعلادر بیرون درب جنوبی روضه شریف مرقد امیر شیر علی خان میباشد که متصل سمت جنوبی دخمه سنجراست. که اکنون مشهور به سرای محمد علم خان میباشد واز دریای بلخ مقدار صد زوج آب بنام نهر شاهی بنا گذاشته است که از این نهر برای مصارف باغ و قریه که مزار شریف در آن واقع است وقف دایمی نموده است و تولیت آنرا به سید تاج الدین اندخویی تفویض نموده اند و به تعداد ۱۰۰ خانه از خواجه گان عظام هرات را کوچانیده به مزار شریف امر توطن دادند و ۱۰۰ غلام را برای خدمت گذاری به این مقام گماشته بوده است.

تعمیراتیکه از طرف امراء و سلاطین بروضه شریف بعداً الحاق گردیده است:

از جمله موارد که بعدا ازسوی حاکمان بلخ بروضه شریف افزوده شده است قبه دوم روضه است که به جامع آستانه مشهور است و توسط عبدالمومن خان ابن عبدالله خان ازبک که یازدهمین شاه ازسلسله امرای شیبانی است ساخته شده است که در محاذ گنبد اولی موقعیت داشته وبنام جوره گنبد یاد میشود.

ولی محمد خان دومین پادشاه سلسله جانی چهار باغی که اکنون بنام باغ حضور و ۱۸ چمن مشهور است برحریم روضه شریف افزوده است و همچنین در یکی از حدودات شمالی چهارباغ سنجری حوض بزرگی ساخته است. که اطراف آنرا درختان چنار ترتیب و تزئین بخشیده بود. که ۱۴ دانه از آن پنجه چنار مانند چنارهای باغ بابر شاه در کابل میباشند که برای زایرین موجب آسوده گی و راحتی گردیده است و نیزجاده و خیابانی از بلخ تا آستانه شاه ولایت ماب را تسطیح نموده است.

در زمان سبحان قلی خان این جاده وسیع گردیده و شاهرا ساخته شده است. به دو طرف آن اشجار مثمر و غیر مثمر غرس نموده اند و حوض بزرگی هم ساخته است که در جنب آن یک عمارت عالی برای شفاخانه بنا نهاده شده است و طبیبان حاذق برای تداوی مریضان وسویس دهی مردم مشغول انجام وظیفه بودند و در زمان دودمان اوشخصی بنام  محمد مقیم خان دراثر زلزله که در مزار شریف  رخ داد گنبد خانقاه از هم فرو ریخت ومذکور این گنبد را دوباره تجدید بنا نمود.

بافعال سازی دستگاه کاشی سازی کار کاشی وسرامیک در زمان سلطان میرزا حسین بایقرا  برای تزئینات روضه مبارک دربلخ رونق گرفت وازآن برای تزئین مکانهای مقدس وساختمانها استفاده صورت میگرفت.وبرای اولین بار جهنده ویا علم مبارک با مراسم فعلی به یاد بود فتوحات اسلام در قرن دهم هجری قمری با در نظر داشت موافقت علما درروضه حضرت علی (ع) برافراشته شد. پیش از این بیرق متذکره بصورت ثابت بالای گنبدها برافراشته بوده است.

در داخل صحن وحجره های مرقد مطهر شاه ولایت ماب مرقد بیش از ۲۵ نفر موجود میباشد. در سال ۱۳۷۵ خورشیدی بنابر ضرورت روضه شریف به ترمیم مبلغی از سوی شورای عالی نظامی صفحات شمال برای ترمیم روضه شریف تخصیص داده شد. برای مصارف آن کمیسیونی ترتیب شد که در مدت دو سال قسمت های فوقانی آنرا ترمیم اساسی نموده تا ازخطرات احتمالی و انهدام آن جلوگیری نموده باشد و همچنان صحن روضه شریف را سنگ مرمر فرش کرده دیوارها و سقف گنبد های حرم، خانقإ و مسجد شریف دوباره ترمیم و نقاشی و میناتوری گردید.

درسال ۱۳۸۵ باابتکار والی صاحب ولایت بلخ (سترجنرال عطامحمدنور) وعطف توجه تاجرین ملی سنگفرشهای روضه شریف با ظرافت خاصی انجام گرفت که موجب صفائی وزیبای این مکان متبرک گردیده است.

اهمیت تجلیل از جشن نوروز(میله عنعنوی گلسرخ ) درمزارشریف :

این جشن باستانی که همه ساله درمزارشریف با اشتراک مقامات عالی دولتی ومیهمانان خارجی ومردم سراسر افغانستان وزائرین کشورهای همسایه تجلیل میشود دارای اهمیت خاص است که ازدیدگاه های مختلف باید مورد ارزیابی قرارداده شود:

۱٫ اهمیت جشن نوروز از دیدگاه تاریخ: نوروز به معنی روز نو است و معرب آن نیروز میباشد و نخستین روز فروردین ماه (حمل) که آن را نوروز عامه میگویند و آریاییان از آن روز تا ششم فروردین ماه که نوروز خاصه یا بزرگ نامیده میشود  جشن میگرفتند. در این روز آفتاب به برج حمل میدراید و فصل بهار آغاز میشود.

بعضی میگوید این واژه برخواسته از پنداری است که آفرینش جهان وبوجود آمدن سیارات نظام شمسی و پیدایش حضرت  آدم وحوا را در همین روزازسوی خداوند باورمند  است و برخی دیگر گفته اند: مثل ابن خلف تبریزی که چون در این روز از باز تاب پرتو خورشید در هنگام طلوع از تاج و تخت مرصع جمشید که رو به خاور به جای بلند نشسته بود شعاعی در غایت روشنی پدید آمده است که مردم آنرا روز نو خوانده اند و جشن گرفته اند. لذا این روز را نوروز نام نهادند.

جشن نوروز مطابق گاهشماری اویستا که سال را  بدو فصل گرما و سرما بخش بندی میکند. در اغاز هر دو فصل جشنی بسیار باشکوهی  برپا میشده است. که یکی ازاین فصلها مصادف بارویش گیاهان همراه بوده است که این روزرا نوروز میگفتند. به قول مسعودی در کتاب التنبیه والاشراف که نوروز آغاز سال ایرانیان دراول تابستان ومهرگان درآغاز فصل زمستان بوده است. درکتاب التاج منسوب به جاحظ عین مطلب ذکر شده است ولی با آنهم  بخش بندی سال به چهار فصل ذکرشده است و نخستین باراین تقسیمات  در آثار پهلوی دیده شده است.

بر اساس افسانه های کهن کیومرث نخستین فرمانروای آریایی است که نوروز را بنیاد نهاده و تاریخ را از آن آغاز کرده است.

واما نسبت بنیاد نهادن جشن نوروز به جمشید پادشاه پیشدادی بلخ گر چه در اویستا و آثار پهلوی درج نیست اما این مطلب در آثار بعد ازآن از جمله در شاهنامه فردوسی آمده و تأیید شده است.

به فرکیانی  یکی تخت ســـــاخت

چه مایه به دو گوهر اندر شناخت

که چون خواستی دیوبـــــرداشتی

زهامون بگردون بـــــــرافراشتی

چو خورشـــــــید تابان میان هوار

نشسته براو پادشــــــاه فرمان روا

جهان انجمـــــن شـــد بر تخت وی

از آن برشده فـــــــــرو بخت وی

بجمشید بر گوهــــــــر افـــــشاندند

مر آن روز را (روزنـــو) خواندند

پیشینه نوروز درگذر زمان و دوران تاریخی قرین همه شهنشاهان خاورنزدیک و آریانا است. از آن جمله سلسله هخامنشی نیز نوروز را تجلیل میکردند چنانچه کوروش کبیر پس از گشایش بابل به درباریان خود میگوید امروز روز نوی است و باید به شکرانه این پیروزی وروزنو مراسمی باشکوهی  برگذار کنیم.

درمورد برگزاری این جشن ومراسم درعهدساسانیان با مراجعه بکتب تاریخی میتوان بمعلومات مفصلی دست یافت که از حوصله این مقال بیرون است.

با آن هم مجملی ازاین مفصل باید خواند که  پس از گسترش دین جهانی اسلام این جشن از سوی خلفای بغداد و هم از سوی امرای محلی خراسان با مراسم ویژه برپا میشده است. عمر ابن عبدالعزیز خلیفه اموی و معتضد خلیفه عباسی با تقلید از سنت ساسانیان لباس زربفت میپوشیدند روی تخت مینشستند و آیینهای نوروزی را گرامی میداشتند در ادامه درتثبیت و برگذاری این جشن بزرگ که درهمه کشورهای بازمانده از سلاله های سلسله شهنشاهان خاورنزدیک وآریانا ازقبیل: پیشدادیان،هخامنشیان، ساسانیان، سامانیان، غزنویان

و سلجوقیان برجسته داشته اند که امروز این جشن بصورت ملی درآمده است. و در سال ۴۶۷ هجری قمری در زمان جلال الدین ملکشاه سلجوقی که آغاز سال نو سال جلوس اونیز بود و با شروع بهارقرین شده بود به ابتکار عمر خیام شاعر و منجم وریاضیدان معروف مرغاب (ناحیه بادغیس فعلی) ومشهور بنیشاپوری و دیگر اندیشمندان آن عصر تقویمی بنام جلالی ترتیب داده شد که نوآوری این پادشاه دانش دوست را نشان میدهد. برای ثابت نگهداشتن نوروز آنرا در اوایل بهار که آفتاب به برج حمل تحویل میگردید قرار دادند نسبت جلالی به نوروز ماه در این ابیات سعدی و حافظ از همین تقویم بر گرفته شده است.

سعدی :

اول اردیبهشت ماه جــــــــــــــــلالی

بلبل گوینده برمــــــــــــــنابر قضبان

برگل سرخ از نم او فـــــــــتاده لالی

همچو عرق بر عذار شــاهد غضبان

حافظ :

             

می اندر مجلس آصف به نوروز جلالی نوش

که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزی

بناء جشن نوروزدر بسیاری از کشور های اسلامی تا مغولستان در آسیا، مصر و زنگبار در آفریقا رفت ورواج یافت و اکبر شاه سرسلسله  پادشاهان بابری در هندوستان در سال ۱۵۸۴ میلادی نتنها جشن های نوروز و مهرگان را با شکوه هر چه بیشتر برپا کرد بلکه نام دری ماه ها را نیز درشبه قاره هند رواج( دوباره) داد.

ماخذ : ( ص ۸۸ کتاب دید نو از دین کهن)

و رونق مراسم جشن نوروز به ویژه از دوره تیموریان هرات به بعد یعنی پس از کشف و اعمار آرامگاه سپهسالار بزرگ اسلام امیر المومنین حضرت علی (ع) در حومه بلخ (مزارشریف) باشکوه خاص برپا شد. اهمیت برپائی جشن نوروز را با این  روایت آمیختن که آغاز خلافت خلیفه چهارم اسلام  را در نوروزحکایت مینمایند که در شهر مزار شریف مرکز ولایت بلخ به اهمیت آن افزوده شده است و جشن باستانی نوروز با گذشتن از پیچ و خم تاریخ راه خود را تا عصر حاضراستمرار و تجدید حیات بخشیده است. مردم انرا با راه اندازی میله های عنعنوی وروایتها وحکایتهای افسانه ای درقالب شعایر دینی ومذهبی ورسم ورواجهای محلی وبومی مخلوط نموده ودر سراسر کشور با همان شکوهمندی دیرین برپا میدارند. چنانچه در بدخشان هنوز هم بر سنگ پارین این جشن تا هفت روز پای کوفتند ودوام دادند. و میله گل سرخ، نامیکه  درآمیزش شهر مزارشریف تجدید حیات دوباره یافته است. که این جشن  از(روزاول حمل) نوروز آغاز میشود ۴۰ روز را دربر میگیرد. و هزاران تن از شیفتگان حضرت علی(ع) از سراسر افغانستان و کشور های دیگرگردهم میآیند و در مراسم برافراشتن جهنده (علم مبارک) پروانه وار پیرامون آرامگاه خجسته اش ستایش وشکوه آفرین میگویند.

در کتاب نوروز نامه خواجه امام عبدالفتح عمر ابن ابراهیم الخیام نیشاپوری که از حکمیان و ریاضیدانان اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری قمری است نسبت داده میشود. که بر اساس منابع دست داشته چنین حکایت میکنند : آریایی های قدیم بر این باور بودند که فروهر های نیاکان در ۵ روز پسین سال برزمین فرود میایند و در شادمانی خانواده سهیم میشوند لهذا برای رهنمایی فروهر های دودمان پیش از نوروز آتش میفروختن و برای خوشنودی روان گذشته گان نیایش میکردند زیرا به باور زردشتیان فروهری که پاسدار نظام جهان میباشد در این روز به زمین فرود میاید و مردم امدنش را جشن میگیرند.

ماخذ : ( ج ۲ سازمان کتابهای پرستو ص ۱۶۶).

مراسم نوروز را میتوان از ۲۵ سده پیش از امروز به گونه مستند بازشناسی کرد، کوروش کبیر در انسوی سده ششم قبل از میلاد فتح بابل را به تاجگذاری در نوروز جشن گرفته است.  در حالیکه در کاخ پرسپولیس برتخت مینیشیند هدایای نوروزی نماینده گان امپراتوری خود را میپذیرفته است.

در ۵ روز آغاز فروردین که آنرا نوروز عامه میگفتند خسروان به رفع نیاز های مردم میپرداختند. زندانیان را آزاد بزهکاران را عفو میکردند، عطایای فراوانی میدادند گاهی خراج ایالتی را به اهالی اش میبخشیدند و به شادی و عشرت میگذراندند و بروز ششم یعنی روز خرداد که نوروز خاصه یا بزرگش مینامیدند خاصه گان را به خلوت میپذیرفتند و با کامرانی و باده گساری مشغول میشدند.

ماخذ : ( برهان قاطع ص ۱۱۵۲).

تمام گزارش نوروز و آداب که پادشاهان ساسانی که پیوندی به این جشن داشته اند گرد آوری شده اند در این کتاب نخستین کسی که در نوروز نزد پادشاه بار میافته است. موبد موبدان بوده که با جام زرین پر می ، انگشتری ، درمی ، دینار خسروانی و یک دسته خویذ سبز رسته ، شمشیری و تیر و کمان و دوات و قلم و اسپ و باز و غلامی که به ستایش و نیایش پادشاه میپرداختند و تنها پس از پایان آفرین محبت موبد موبدیان بزرگان دولت، اجازه ورود را داشتند.

همچنان ساسانیان درمیدان کاخ دوازده ستون از خشت خام برپا میداشتند و بر فراز آنها همراه با نوای موسیقی ۱۲ نوع رستنی چون گندم، جو، لوبیا، نخود، کنجد، ماش و غیره را میکاشتند و در ششمین روز جشن آنها را میکندند و در بزم شادمانی آنها را میپراگندند و بدین باور بودند که هر یک از دانه های که نیکو تر رویید محصول آن در همان سال فراوان خواهد بود.

به نقل از کتاب التاج ص ۱۷۵

 در نوروز بزرگان بایستی نزد شهنشاهان میامدند و هر کدام موافق به شخصیت خود هدیه ای برسم نوروزی پیشکش مینمودند و شاعر سروده اش را تحفه میداد.

وجشن نوروز با تعدیلاتی که در دور نمایه مراسم خود پس از طلوع خورشید اسلام در آریانای کهن همچنان به هستی ودوامش حیات داد.

نوروز بزرگم بزن ای مطرب امروز

زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز

در نوروز مردم لباس نو و شسته میپوشند و خانه تکانی میکردند ظرفهای مسین را سفید میکردند چراغ ها را در شب نوروز روشن نگه میداشتند. در میدانها آتش میافروختند، شیر و شیر برنج میجوشاندند سفره هفت سین را میگسترانیدند یعنی خوانها را با هفت خوردنی که نام هر کدامش با سین آغاز میشد چون سبزی، سیر، سرکه، سمارق، سمنک، سیب و سنجد میآرستند از آرایشهای دیگر خوان شب نوروز پنیر، مسکه (کره)  و دانه سبز شده گندم به نشانه باروری حاصلات زراعتی، شیرینی که نمادی است از شیرین کامی، تخم مرغ که سمبول پیدایش هستی و زنده گیست و آیینه به نشانه پاکی و روشنی بوده اند. سحر خیزی در بامداد نوروز بریکدیگر آب پاشیدن و قبل از سخن زدن شیرینی و عسل خوردن، نظاره به رخسار نیکویان، گله گشت به روی سبزه زار ها و هدایای نوروزی فرستادن نیز معمول بوده است.                                ماخذ : ( کتاب نوروز باستانی ص ۱۳ و ۱۴).

جشن باستانی نوروز در افغانستان با مراسم خاص برپا میشود و در سر زمین بلخ که خواستگاه اصلی تمام جشنهای بزرگ آریایی است برافراشته شدن جهنده (علم مبارک) شاه ولایت ماب حضرت علی (ع) این مراسم را شکوهمندی و معنویت خاص میبخشد. خیابانهای شهر مزار شریف که گذر گاه هزاران زایر آستان مقدس آرامگاه حضرت علی (ع) میباشند. با آویختن درفشها و چراغان نمودند. آذین بسته میشوند و میله عنعنوی گل سرخ با انواع سرگرمی ها و گلگشتها مدت ۴۰ روز را در بر میگیرد از مراسم امروزین نوروز و اهمیت آن میتوان از تهنیت گفتن مردم این روز را به همدیگر، ورفتن بخانه مقامات واراکین دولتی، برگزاری مراسم عروسی ها ، عیادت مریضان درشفاخانه ها وخانه ها ، رفتن بسرقبرستانها ، آراستن خوان شب نوروز با سبزی، سمنک و آب هفت میوه، پوشیدن لباس های نو، بردن هدایای نوروزی نامزاد ها به خانه های عروس و داماد ( سبزه لگد کردن) دختران و زنان و اجرای مسابقات ورزشی چون پهلوانی و بز کشی و غیره نامبرد که همه آنها نیز ریشه های در کهن زمان دارد. نوروز در کشور باستانی ما به حیث یک جشن ملی و آغاز سال نو رسماً روز تعطیل بوده و رسانه های گروهی با پخش برنامه های نوروزی این جشن را گرامی میدارند و بشادی وسرورمردم میافزایند.

۲ـ اهمیت نوروز از دیدگاه ادبیات:

از اینکه نوروز همپای نوبهاران با نخستین روزآن فرا میرسد که فصل شگوفه ها و رویشها است و پیدایش، پویش زندگی دوباره درتمام نماد های طبیعت بجهان جلوه خاصی میدهد و زیبایی میبخشد. و شور عاشقانه در روان و احساس هر انسان میآفریند در این میان شاعران و داستان سرایان و ادیبان که طبعی حساسترونازکتر دارند یافته هایشان را از نوروز به ویژه آهنگین شهر داستان ورمان ، قصیده و..

وخلاصه در ادبیات بیان میدارند و همنوای شورآفرین روزگاران و طبیعت دلپذیر میشوند. سرایشگران و سخنوران  نیزهم قطار تاریخ گشته ،  به ستایش نوروز چکامه ها و شعر های دلنشین سروده اند و داستانهای ماندگار گفته اند که چون نگین های گران بهایی بر تاج طلایی ادبیات میدرخشد و بهاریه ها و نامه های شاعرانه  آنان از شاهکارهای بی مانند ادبیات فارسی دری بشمار میایند چون کمتر شاعری است که شعر در وصف نوروز نگفته باشد و یا نوروزنامه ای نه سروده باشد از اینرو به عنوان نمونه و اهمیت نوروز در ادبیات به چند بیت از شاعران که در وصف نوروز سروده اند ا را به گواهی میگیریم.

۱٫ عنصری بلخی:

نـــــوروز بـــــزرگ آمد آرایش عالم

میراث به نزدیک ملوک عجم از جم

۲٫ امیر معزی:

نوروز بساط نو گستــــرد بگلزاران

وزباغ بســاط دی بر بود چو عیاران

بشگفت بهـــار نو شرطست شکار نو

ما ومی و یارنــو بر دامن کوهساران

خوش گشت کنـون عالم شادندبنی آدم

دلها همه شدخرم خاصه دل میخواران

شدباغ پرازدیبا  شد دشت   پرازمینا

برهردوبودزیبــا  میخوردن هشیاران

۳٫ دقیقی بلخی:

سپاهی که نوروز گرد آوریده

همه نیست گردش زناگه شجلم

۴٫ عنصری بلخی:

ابر نوروزی همی در بارد و بتگر شود

تا از صنعش هر درختی لعبتی دیگر شود.

۵٫ منوچهری:

نوروز روز عیش نشاط است وایمنی

پوشیده ابر دشت به دیبــــــــای ارمنی

آمد نوروز و هم ازبامداد

آمدنش فرخ و فرخنده باد

۶. عمر خیام:

بر چهره گل نســــــــــیم نوروز خوش است

در صحن چمن روی دل افروز خوش است

۷٫ ناصر خسرو بلخی:

بدیدی به نوروز گشته به صحرا

بعیوق ماننـــــــــده لاله طری را

۸٫ نظامی:

جمالــــش باد دایم مجلس افروز

شبش معراج باد و روز نوروز

۹٫ حافظ:

زکــــــــــــــــــــوی یارمیاید نسیم باد نوروزی

از این باد ارمدد خواهی چراغ دل بر افروزی

۱۰٫ خاقانی:

تاکه شود نوروز سلطان فلک را میزبان

عاملان طیع جان بر میــــزبان افشانده اند

۳ـ اهمیت اجتماعی نوروز: (بخصوص میله گل سرخ)

یکی از بزرگترین آیین نوروزی در کشور ما میله گل سرخ است که جشن نوروز تداعی کننده ای میله گل سرخ است. حتی واژه گان نوروز و گل سرخ در ذهن مردم ما  همیشه مرادف هم بکار گرفته میشوند و این هرگز بیمورد نیست زیرا میله گل سرخ با شکوه ترین ویکی از اساسی ترین بخش از مراسم و آیین های جشن نوروز را میسازد که در خواستگاه اصلی آن اسطوره ای نوروز در سرزمین بلخ برگذار میشود. اطلاق نام شاعرانه گل سرخ بر این میله عنعنوی هم هرگز بی مناسب نیست زیرا چنانچه از سرود های سرایش گران بر میاید بلخیان نوروز و بهاران را از گذشته های دور همقطار شگفتن انواع گل ها و بویژه گل های سرخ پذیرا میشدند که رابعه بلخ در ستایش بهار بلخ چنین سروده است.

زبس گل که در باغ ما وی گرفت

چمن رنگ ارژنگ مـــانی گرفت

همچنان فرخی سیستانی سروده :

بدین خرمی جهان بدین تازه گی بهار

بدین روشنی شراب بدین نیکویی نگار

یکی چو بهشت عده چو هوای دوست

یکی چو گلاب بلخ یکــلی چو بت بهار

همین اکنون با آغاز نوروز و نوبهار نتنها دامنه های سرسبز کوهساران البرز و شادیان در بلخ پوشیده از مفرش شگرفین لاله ها و گلهای سرخ وحشی میشوند بلکه فراز بامها و دیوارها ی گلین خانها های این دیار نیز با این گلهای خود رو آدین میابد میله گل سرخ با پیدایش آرامگاه امیر المومنین حضرت علی (ع) در بلخ باشکوه دیگر آغاز میشود که بر پایه روایت مستند این آرامگاه مقدس نخستین بار در سال ۵۳۰ هجری قمری هنگام فرمانروایی سلطان سنجر سلجوقی کشف شده بود و سپس در حمله مغول با آبادی های بلخ و شهر های خراسان به ویرانه مبدل گردیده بود در سال ۸۸۵ هجری قمری بدست سلطان حسین پادشاهی تیموری هرات دوباره اعمار شد با این رویداد زایران بیشماری سرازیر شد که منجر به ایجاد شهر مقدس مزار شریف گردید گر چه زایرین زیادی از اطراف و اکناف به مزار شریف میایند ولی از اینکه آغاز خلافت آن حضرت (ع) را در روز نوروز دانسته اند و برای این روز مردم حرمت ویژه وپاسداشت زیادی قایل شده اند.

هجوم مردم در این روز روزی که بهار آغاز میشود، میله بنام گل سرخ رقم میابد که اساسی ترین مراسم و آیین میله گل سرخ برافراشته شدن جهنده (علم مبارک) پرچم دار بزرگ اسلام حضرت علی (ع) است که از بامداد و صبح گاهان روز نوروز مردم که به هزاران تن میرسند گرد میایند که در گذشته خیمه بسیار بزرگ منقش وزر دوزی شده در قسمت جنوب شرقی حرم نصب میشد و پیرامون خیمه ظرفهای بزرگ و خم های پر از هفت میوه گذاشته میشد و به مردم توزیع میشد چنانچه دیگ فلزین که به همین منظور از سوی امیر عبدالله یکی از فرمانروایان ماورالنهر در شهر سمرقند ساخته شده بود و در سال ۱۰۵۰ به بلخ آورده شد که بر روی پایه های مخصوص در برابر خیمه نهاده میشد که تا به حال موجود است و افراشتن بیرق به پای خیمه به مراسم خاص که رایج شد میله گل سرخ را شکوه مندی خاصی بخشید که با بزم های صوفیانه و خوانش نعت و منقبت استقبال میشد و برای اینکه مردم بتوانند تمام مراسم را به چشم ببینند محل را بنام نظر گاه تعیین نمودند و برای برافراشتن علم مبارک چوب راست و استوار را از جنگلهای ماوراالنهر تهیه نموده که تا به حال مورد استفاده به همین منظور میگردد. سهم گیری مردم از همان سالهای آغازین افزون به مردم نواحی پیرامون بلخ کاروانهای بیشماری از سراسر افغانستان چون کابل، هرات، کندهار و شهر های آسیایی میانه، ایران و هندوستان در روزهای پسین اسفند ماه وارد شهر مزار شریف میشدند تا نخستین ساعات نوروز و سال نو را با نظاره بر افراشتن علم مبارک رسماً سال خویش را تحویل مینمایند که از جمله میتوان ورزشها و نمایشهای محلی، آتش بازیهای شبانه و برگزاری هنر نمایی های هنرمندان نامبرد که بسیاری از آنها در چهار باغ پیرامون حرم روضه شریف انجام داده میشده اند.

۱ نظر: